گروه سياسی: آيتالله مكارم شيرازی در پيوند مرجعيت و قرآن و تفسير آن كوشيده و در نگارش تفسير كامل قرآن كريم از روش همكاری گروهی ـ حوزوی سود جسته است و طی ساليان دراز تفسير نمونه را فراهم كرد و بیگمان راز موفقيت ايشان در روند تفيسر و تحقيق قرآنی ـ كه كارهای تمام را مینماياند ـ جز اين نيست.
گروه سياسی: آيتالله مكارم شيرازی در پيوند مرجعيت و قرآن و تفسير آن كوشيده و در نگارش تفسير كامل قرآن كريم از روش همكاری گروهی ـ حوزوی سود جسته است و طی ساليان دراز تفسير نمونه را فراهم كرد و بیگمان راز موفقيت ايشان در روند تفيسر و تحقيق قرآنی ـ كه كارهای تمام را مینماياند ـ جز اين نيست.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) آيتالله مكارم شيرازی از مراجع تقليد و خادم برگزيد قرآن، در طول حيات خود منشأ خدمات ارزندهای به قرآن اسلام بوده و در طول سالهای قبل و بعد انقلاب همواره همراه نظام بوده است.
تأليف اين مرجع عاليقدر سرشار از مبانی غنی قرآنی بوده كه به شكلی روان و ساده نگاشته شدهاند تا همگان بتوانند بهرهای از آن ببرند.
حجتالاسلام والمسلمين علی بنايی، نماينده مردم قم در مجلس شورای اسلامی در يك مقاله تفصيلی كه برای ايكنا ارسال داشته، به بيان برخی ويژگیهای شخصيتی آيتالله مكارم شيرازی و نقش اين مرجع تقليد در برهههای مختلف انقلاب پرداخته كه بخش نخست آن به شرح ذيل است:
در سده اخير در جهان اسلام دعوت بازگشت به قرآن كريم طنينافكن شد؛ دعوتی كه بر اثر استقامت و خودباوری عالمان دينپژوه و خواهان عزت و اقتدار اجتماعی و جهانی مسلمانان به صورت يك نهضت پايدار و فراگير در آمد. پيش از آن تا گذشتههای دور ـ كه میتوان به دوران عرضه تفسير عظيم مجمعالبيان «شيخ طبرسی» (رضوانالله تعالی عليه) اشاره كرد ـ رويكرد جامعه و حوزهها به قرآن كريم و علوم مرتبط با آن چشم نمیخورد.
در اين مجال نمیتوان به علل مهجور بودن قرآن در جامعه بزرگ مسلمانان و نيز مجامع علمی و حوزوی روزگاران پس از مجمعالبيان پرداخت اما به هرحال گفتنی است كه نوعی غفلت از قرآن گريبانگير عوام و خواص مسلمان گشته بود كه فرصت طرح ديدگاههای وحيانی و تدبر و تعقل در آيات قرآنی را ستانده بود گويی دانستن و فهميدن و شناختن قرآن كريم و آموزههای زندگیسازانهاش فضل است نه علم. يعنی اگر كسی يا عالمی از عالمان اسلام، اوقات خود را صرف تعليم و تدريس و تحقيق و تفسير قرآنی و علوم قرآنی كرد، يك كار فردی و مورد علاقه شخصی را انجام داده است. چنين تصور و تلقی نسبت به حقايق و علوم قرآن، بیگمان اين كتاب بزرگ و هدايتگر الهی را آرام آرام از دسترس مسلمانان و حتی حوزويان دور میكند و آن را مهجور نگاه میدارد.
در حقيقت تفسير بزرگ و ماندگار «الميزان» را بايد نقطه شروع حركت احياگرانه قرآن كريم و معارف و علوم و حقايق آن در جهان تشيع و حوزههای علميه آن به شمار آورد. حضرت علامه سيد محمد حسين طباطبايی به تعبير تنی از بزرگان حوزه علميه نجف اشرف خود را در راه قرآن كريم و تفسير آن قربانی كرد. او كه میتوانست در شمار فقيهان عاليقدر و مراجع معظم شيعه درآيد، همه توان وعلاقه و همت و عمر پر بركت خويش را به تلاش پيرامون آيات قرآن و فهم و تبيين آن اختصاص داد و در حقيقت راه تفسير را در حوزه علميه قم گشود. عزم بلند معظمله كه همراه با صفای باطن و خلوص نيت و ژرفانديشی در كلام پروردگار و احاديث پيامبر اكرم و اهلبيت عصمت و طهارت همراه بود، پايهگذار نهضت مستمری در قرآنپژوهی حوزويان شد كه میتوان آثار آن را به روشنی سراغ گرفت.
امروز افزون بر تفسير تربيتی و معمول در جهان اسلام ـ كه پيشينهای دراز در تاريخ تفسير قرآن كريم دارد ـ میتوان از تفسيرهای موضوعی گوناگون ياد كرد كه اهل فضل و علم درباره محورهای تعليمی و تربيتی قرآن مجيد پديد آوردهاند و هر كدام ويژگیهای در خور نظر و تعظيم دارد.
اميد است كه اين نهضت علمی و معنوی قرآنپژوهان همچنان در حوزههای علميه تشيع استمرار داشته و در برهههای گوناگون زمان به فراخور نيازهای فكری و عقيدتی و اجتماعی مسلمانان، كاوشهای جديد درباره آيات و ديدگاههای قرآنی مرتبط با مسائل روز انجام پذيرد زيرا ما بر اين باوريم كه قرآن كريم، كتاب هدايتی جاودانه برای تمام عصرها و نسلهاست و ازطرفی میدانيم كه جامعه بشر در هر زمانی به تفسير جديدی نياز دارد كه با نگرش به روز و درك و شناخت مردم از دين و آموزههای فردی و اجتماعی آن فراهم آيد.
بسنده كردن به تفاسير پيشين و عدم تحريك فكری و حاملان قرآن كريم در ارتباط با آنچه در ظرف زمان و ذهن و روابط انسانها با يكديگر است، سبب مهجورشدن قرآن كريم میشود از اين رو مرحوم علامه طباطبايی اظهار میداشتند كه در هر صد سال بايد يك تفسير جديد به جهان اسلام ارائه داد. اين ديدگاه تفسيری مطلوب و زاينده، درست همان حقيقيتی است كه در ظاهر و باطن ژرف و زيبای قرآن تجلی كرده و به مخاطبان و مفسران خود در هر عصری مجال داده است كه بيانی ديگری از آيت آن به مردم عرضه كرده و شگفتیهای كلام خداوند را اشكار كنند.
مرجعيت و تفسير
چنان كه در حوزههای علميه جهان تشيع مشاهده شده است، مراجع عظام شيعه به دليل دشواریهايی كه مرجعيت در ارتباط با احكام و فتاوا و مديريت زندگی و تحصيل طالبان علم و همچنين رسيدگی به قشرهای مستضعف و محروم و نيز دفاع از اسلام در برابر توطئههای آشكار و پنهان صهيونيسم و استكبار جهانی دارد، كمتر مجال پرداختن به كار تفسير داشتهاند. تفاسير ناتمام پارهای از مراجع بزرگوار شيعه در سده اخير، گواه اين واقعيت است و نيز گواه اشتياق آنان به تفسير قرآن كريم.
مرجع عاليقدر، حضرت آيتالله العظمی مكارم شيرازی ـ مدظله العالی ـ نيز در پيوند مرجعيت و قرآن و تفسير آن كوشيدهاند و به رغم گرفتاریهای تدريس و تحقيق فقهی و اصولی خود و همچنين ساير مسئوليتهايی كه يك مرجع دارد، توانستهاند تفسير كامل قرآن كريم را پديد آورند البته گفتنی است كه ايشان از روش همكاری گروهی ـ حوزوی سود جسته و طی ساليان دراز تفسير نمونه را فراهم كرده كه درباره آن سخن خواهيم گفت.
افزون بر اين مجموعه چند جلدی كه مورد توجه و اقبال مردم قرار گرفته و بارها تجديد چاپ شده است، میبايد از تفسير موضوعی معظم له ياد كرد كه با عنوان «پيام قرآن» در ده جلد نشر يافته است و همچنين كتابهای اخلاق در قرآن كه دوره دوم پيام قرآن است و مثالهای زيبای قرآن و ترجمه قرآن كريم از جمله كوششهای ايشان به شمار میآيد كه در كارنامه تفسيریشان گنجانده شده است. شيوه همكاری فضلا كه پيشتر از آن ياد شده در همه اين آثار موجود استفاده قرار گرفته است، بیگمان راز موفقيت ايشان در روند تفيسر و تحقيق قرآنی ـ كه كارهای تمام را مینماياند ـ جز اين نيست.
انگیزه تألیف تفسیر نمونه
حضرت آيتالله مكارم در ارتباط با تفسير نمونه و انگيزه تأليف آن چنين گفتهاند:
«بد نيست انگيزه تأليف تفسير نمونه را عرض كنم. بسياری از جوانان دانشگاهی و فرهنگی میآمدند و از ما سؤال میكردند كه ما يك تفسيری به زبان فارسی كه مسائل روزمره در آن منعكس باشد و خالی از پيچيدگی باشد لازم داريم، به ما معرفی كنيد كه كدام تفسير را مطالعه كنيم من فكر كردم و بعضی از تفسيرهای فارسی را معرفی میكردم ولی معتقد بودم مشكل آنها حل نمیشود.
طبيعی است كه وقتی انسان تقاضايی ببيند و ملاحظه كند كه مشكلی به وسيله آنچه موجود است حل نمیشود، مسئوليت سنگين بر دوش او میافتاد كه بايد دامن همت به كمر ببندد و اقدامی كند اين جا بود كه به فكر نوشتن تفسيری به زبان فارسی افتادم، تفسيری كه تمام دقايق تفيسری در آن باشد، در عين حال روان و ساده هم باشد و مسائل و مشكلات روز نيز در آن مطرح باشد و آرزوی ما اين بود كه اثری به وجود آيد، هم برای علما و فضلا مفيد باشد و هم برای توده مردم و مخصوصاً جوانان تحصيلكرده و قشر دانشگاهی تصديق میكنيد كه جمع كردن بين اينها كار آسانی نيست، بلكه يك توفيق الهی و ويژهای لازم دارد و بحمدالله اين كار انجام شد لذا غالبا افرادی كه با ما برخورد میكنند، میگويند اين منظور در تفسير نمونه تامين شده است.» (1)
احساس مسئولیت دینی و علمی
شكی نيست كه يك عالم روحانی، به ويژه كسی كه مرجع تقليد بوده و خود را در برابر مردم و احتياجهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادیشان و تأمين آن بر پايه احكام و معارف قرآن كريم مسئول میشناسد، نمیتواند به آن چه در ذهن مسلمانان و عينيت حياتشان میگذرد، بیاعنتايی داشته باشد. آسانبودن دسترسی جوانان به يك تفسير مطلوب و دقيق و پاسخگويی پرسشهای مذهبی، تكليفی است كه همواره بر دوش حوزههای علميه و عالمان آن قرار دارد. اساساً ويژگی دعوت الهی و توحيدی انبيا جز آسانی در انتقال پيامهای دينی نيست كه میبايد زمينه رسالت و تبليغ و تحقيق روحانيت قرار گيرد. بنابر اين جای تشكر و تقدير از معظم له است كه همت كرده و گروهی توانمند از فضلای حوزوی را به منظور قرآنپژوهی گرد هم آورده و شالوده تفسير نمونه را پی افكندند كه اكنون مرجع علمی و تفسيری روحانيون و جوانان و ديگر گروههای اجتماعی مسلمان كشور است.
پیگیری تکلیف الهی
بسيارند كسانی كه به سادگی و با چند كلمهای از خود رفع تكليف كرده و اعتنايی به مشكل و راهحل واقعی آن در جامعه و بهويژه در ميان نسل نو ندارند. چنين شيوهای خواه ناخواه به زيان روحانيت و مرجعيت خواهد بود زيرا سهلانگاری و گريز از ميدان تكليف آرام آرام به مردم سرايت كرده و آنان افزون بر اين كه در نادانی فرو میمانند، از پیگرفتن مسئوليت و رغبت دينی و قرآنیشان كاسته میشود و حتی برخی از آنان از عرصه فهم آيات الهی فاصله گرفته و جذب جريانهای گمراهكنندهای میشوند كه در كمين جوانان است.
از اين روست كه معظم له تعبير مسئوليت سنگين در ارتباط با نسل نو را به كار برده و نمیتوانند به سادگی از كنار مشكلات و نيز دل بستگیهای ايمانی جوانان بگذرند و آنان را از دستيابی به سرچشمه معارف و حيانی محروم كنند.
تفسیر مطلوب روحانیت شیعه
همانگونه كه علم تفسير در روند و پيشينيه و در احاديث مرتبط با آيات نشان داده است، نمیتوان تفسيری بر آيهای يا سورهای داشت، بی آن كه نكات تفسيری آن ارائه شده باشد. لغت و دانستن معانی گوناگون آن باتوجه به جايگاهها و نسبتها و نيز آگاهی از آيات مشابه در جاهای ديگر قرآن ـ كه ابعاد ديگری از موضوع مورد نظر را روشن میكند ـ و همچنين شأن نزول آيه يا آيات بسا از ابهامهای موجود در ذهن مفسر میكاهد و بیگمان ديگر نكات در علم تفسير میبايد لحاظ شود. اقوال يا ديدگاههای مفسران حال و گذشته را میتوان يكی از علايم راهنما و مددكار در تفسير به حساب آورد. شناخت حديث و رجال حديث، ضرورت ديگری است كه بدون آن مفسر ممكن است گرفتار اسرائيلات شود كه در برخی تفسيرها به چشم میخورد.
آنچه از همه مهمتر است، همانا دستيافتن به جهتگيریهای بنيادی و توحيدی قرآن كريم است كه با تمرين فكری و تدبر مستمر و انس پيوسته با قرآن به دست میآيد و در واقع راهنمای مطمئن مفسران در برداشتهای قرآنی است.
سادگی در بیان تفسیر
بیترديد تفسيرهای آميخته به دشواری در الفاظ و مباحث ـ كه ممكن است به كار و پسند خواص بيايد ـ كمتر در ميان مردم جاذبه خواهد داشت. از اين روست كه غالبا كتب تفسيری به رغم كوششها و ممارستها و روشنگریهای تفسيری، از دسترس مردم به دور مانده و فقط فضلا و يا مبلغان میتوانند از آن سود جسته و سپس به مردم انتقال دهند. بنابر اين اگر تفسيری به زبان ساده و كوتاه نگاشته شود، برای اقشار گوناگون جامعه، بيش و كم قابل فهم و استفاده خواهد بود و هر كسی از آن به قدر خويش بهرههای وحيانی خواهد داشت.
تفسير نمونه بر اين پايه فراهم آمده است كه توانسته به صورت يك كتاب تفسری در شهرها و روستاها مطرح شده و جذب كند. در اين تفسير كوشيده شده كه معانی نهفته در آيات رخ نمايی كند بیآنكه خوانده را با بحثهای پيچيده معمول تفسری درگير و سرگردان كند. گفتنی است كه تفسير نور حجتالاسلام قرائتی ـ كه از اعضای پديد آورنده تفسير نمونه بوده است ـ در سادهسازی تفسير قرآن برای مردم و جوانان به موفقيتهای بيشتری دست يافته است. دو محور پيامها و نكتهها كه در اين تفسير طرح شده به آسانی خواننده را با مفاهيم يك آيه يا سوره آشنا میكند و به ذهن او میسپارد تا درباره آن بينديشد و آنگاه به كار بندد. بدينسان میتوان اميدوار بود كه تفسير قرآن به صورت يك علم شريف، آرام آرام در اختيار همگان قرار گرفته و آنان بتوانند به سهولت و سرعت، به فهم كلام پروردگار نزديك شوند.
از ذكر اين نكته نبايد گذشت كه سادگی در بيان حقايق دين بهويژه در ارتباط با تفسير قرآن كريم با سطحینگری در آيات و آموزههای دينی تفاوت آشكار دارد. ساده گفتن نبايد به معنای سطحی نگريستن باشد. مراد از سادگی در انتقال مفاهيم علمی و اسلامی اين است كه پس از ژرفانديشی يك مفسر در آيات و روابط و معانی و اقوال و احاديث، بيان تفسيری او ساده و هموار باشد تا هر خواننده آن را دريابد.
خوانندگان يك كتاب تفسير اطلاعات كم و زياد دارند. آنان در حد خود بايد فرصت استفاده از علم تفسير را داشته باشند. به عبارت ديگر، كتاب تفسيری كه برای همگان فراهم میآيد، میبايد به طور خودآموز عمل كند يعنی خواننده و جوينده مفاهيم قرآنی برای فهميدن كلام يك مفسر ناگزير از رجوع به كتابخانه و مطالعه كتب ديگر نباشد.
بگذريم از طالبان علم در حوزههای علميه كه چنين فراغت و تكليفی دارند ولی مردم نه وقت مراجعه دارند و نه تكليف آن را. تفسير نمونه سادگی گفتار را در عين غنای علمی حفظ كرده است كه ديگران از آن به عنوان كتاب درسی استفاده كرده و يا برادران اهل سنت از آن به عنوان يك منبع شيعهشناسی ياد میكنند. حضرت آيتالله مكارم ـ مدظله العالی ـ در اينباره چنين اظهار كردهاند:
«فقط در يك جملعه كوتاه عرض میكنم: يكی از برادران نقل كرده است كه پروفسوری كه استاد دانشگاه كانادا بود و معارف اسلامی را در آنجا تدريس میكرد، میگفت منبع اصلی من در تدريس معارف اسلامی در آن دانشگاه همين تفسير نمونه است و مرحوم حجتالاسلام والمسلمين حاج سيد صفدر حسينی نجفی پاكستانی كه مرد بسيار پ كار و مخلصی بود و تمام مجلدات تفسير نمونه را به زبان اردو ترجمه كرده است، برای من نقل میكرد كه يكی از علمای اهل سنت اردو زبان به ايشان گفته بود: من كتابهای علمای شيعه را مطالعه نكرده بودم. جلد اول تفسير نمونه به زبان اردو به دستم افتاد، مطالعه كردم و به من ثابت شد كه علوم اسلام نزد شيعههاست.»
اصرار بر سادهنويسی كه حضرت آيتالله مكارم شيرازی ـ چه در كتابهای اسلامشناسانه خويش و چه در تفاسير ترتيبی و موضوعی قرآن كريم دارند ـ به دست میدهد كه معظمله آگاهانه بدين شيوه دست يازيدهاند چرا كه هدف، تفههيم حقايق و مسائل اسلامی به همگان بوده است. ايشان در برابر ايرادگيری برخی كه توجهی به اين امتياز ندارند، چنين نگاشتهاند:
«بعضیها معتقدند اين سلسله كتابها{ ی بنده) يك عيب بزرگ دارند كه میتواند از ارزش آن بكاهد و اگر تعجب نكنيد عيب بزرگش در نظر آنها پرهيز از اصطلاحات مغلق و عبارات قلمبه و سلمبه و دوری از جملهبندیهای گنگ و مبهم و رعايت حداكثر روانی عبارات و نزديك ساختن مطالب مشكل به اذهان عموم است كه آن را به گمان كوتاهنظران از بحث سطح بالا به پايين میآورد.
من به اين عيب يا گناه معترفم و میدانم اگر جلو قلم را رها میساختم، از اصطلاحات پيچيده و عبارات گنگ كمك بگيرد، بحثها در نظر بعضی علمیترجلوه میكرد اما آگاهانه اين كار را نكردم و فكر میكنم رسالت يك نويسنده همين است. به جرأت میتوان گفت هر يك از بحثهای اين سلسله را میتوان چنان پيچيده نوشت كه اكثر خوانندگان عادی نفهمند و فقط بگويند بحثها خيلی علمی است و در سطح بالا كه ما نمیفهميم.» (2)
طرح مسائل و مشکلات روز در نوشتارهای تفسیری
يك تفسير روشن و كارآمد و سودمند برای همگان نمیتواند از مسائل و رخدادهای زمان و مكان بيگانه باشد. به بيان ديگر يك مفسير قرآن میبايد با حضور در جامعه و زمانه خويش و حس كردن دردها، بيماریهای گوناگون فكری و اعتقادی و رفتاری شهروندان، به تعقل و تدبر در قرآن كريم بپردازد و آنگاه به نگارش تفسير آيات دست يازد؛ نگارشی كه به منزله داروی بيماریهای جامعه باشد، نه چيزی در حاشيه جامعه و مسائل آن كه به كار پر كردن قفسههای كتاب میآيد.
مگر قرآن كريم خود را شفا و هدايت مردم نخوانده است؟ تفسير چنين كتابی، بیگمان دردشناسی و كوششهای آسيبشناسانه اجتماعی را میطلبد كه برخی بدان اعتنا ندارند. اگر مسائل اقتصادی و شبهات مذهبی ـ كه فرقههای گمراه همانند وهابيت و بهائيت در ميان شيعيان میپراكنند ـ در تفسير آيات نمود پيدا نكند و پاسخ آنها به دست داده نشود، چگونه میتوان مدعی روشنگری قرآن كريم گشت؟ از اين روست كه گفته شده، میبايد تفسير قرآن كريم در حوزهها به صورت يك روند مستمر درآيد و هر چند وقت يك بار، تفسری جديد و راهنما به جامعه عرضه شود.
همانگونه كه تقليد از مجتهدی كه در گذشته است، پاسخگوی مسائل روز نيست، بیگمان بسندهكردن به تفاسير ديروز و امروز و توقف در آرای تفسيری نمیتواند پاسخگوی مشكلات يك جامعه زنده باشد؛ بهويژه جامعهای كه در نظام جمهوری اسلامی شكل گرفته و گاه و بیگاه در هجوم فكری و فرهنگی دشمنان اسلام به سر میبرد. مقام معظم رهبری، حضرت آيتالله العظمی خامنهای ـ مدظله العالی ـ ضرورت خودآگاهی اجتماعی و زمانآگاهی را از ويژگیهای روحانيت و حوزههای علميه زنده و زاينده بر میشمارند و انتظار دارند كه عالمان و طبعاً مفسران، نگاهی به قرآن كريم و متنون دينی خود دوخته و نگاهی به جامعه و جهان امروز داشته باشند و گرنه دفاع مناسب شكل نمیگيرد و ذهنيت مردم بهويژه جوانان گرفتار آموزههای ضدقرآنی خواهد گشت.
يك مفسر قرآن بايد بداند كه امروز چه ديدگاههايی به لحاظ جامعهشناسی و روانشناسی مطرح بوده و ديدگاههای قرآنی مرتبط با آن چگونه بايد به دست داده شود. تفسير زنده و ناظر به حيات و سرنوشت جامعه چنين ويژگی را دارد كه در گذشتهها كمتر بدان پرداخته میشد، اميد میرود كه اين ويژگی در ايران اسلامی روندی بركتبخش پيدا كند تا بتوان قرآن كريم را در آوردگاه افكار و مكاتب مطرح كرد و از غربت و مهجوريت درآورد.
«حوزه بايد در متن حوادث علمی عالم باشد. امروز بايد شما بدانيد و در جريان باشيد كه مثلا در مقوله جامعهشناسی در دنيا چه نظرات و چه ايدههايی هست، آن را جذب كنيد .عناصر نامطلوبی هم هست، قبل از آنكه بيايد، دفاع مناسبش را آماده بكنيد و ذهنيت جامعه را واكسينه نماييد. اين طور نباشد كه وقتی آمد و يك عده رفتند و خواندند و طرفدار شدند، ما بگوييم كه بله، فلان كسی در فلان قضيه اين طوری گفته و اين مطلب به اين دليل و اين دليل درست نيست.» (3)
سودمندی تفسیر برای حوزویان و غیرحوزویان
تفسير تأثيرگذار و ماندگار ناگريز بايد در دو جهت فعاليت و سودمندی خود را نشان دهد. از منظر حضرت آيتالله مكارم شيرازی ـ مدظله العالی ـ تفسير قرآنی كه امروز فراهم میآيد، از يك سو بايد بر دانش حوزويان بيفزايد و از ديگر سو بايد دانش دينی و قرآنی مردم و بهويژه جوانان را بالا ببرد. يعنی چنين تفسيری به لحاظ علمی و اجتماعی در سطحی باشد كه هر عالم و فاضل حوزوی بتواند در آن به تلقیهای جديد از آيات دست يابد و همچنين نسل نو و گروههای اجتماعی ديگر پاسخهای ايدئولوژيكیشان را در لابه بلای برداشتهای تفسيری به دست آورند. چنين تفسيری كار عظيمی میطلبد و رنج بسياری به همراه دارد اما میتوان بارها نظارهگر چاپ آن در جامعه بود و اقبال حوزه و مردم را بدان نگريست.
پینوشت:
1 ـ حيات پربركت، احمد قدسی/86
2 ـ معاد و جهان پس از مرگ/16
3 ـ حوزه و روحانيت، 301/1
خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)
دوشنبه 14 مرداد 1387